شعر می خوانم
«چه کسی بود صدا کرد مرا»
پسرم بود، سربرآورده نگاهش کردم.
دوستت دارم مامان
و کلامش نوازشگر احساس من است.
شعر می خوانم
«در شب کوچک من دلهره ویرانیست»
به خود می گویم:
شب ظلمانی من در پی مهتاب است .
و مهتاب اینجاست ،در خانه ی من
روشنم کن مهتاب روشنم کن مهتاب
شعر می خوانم
«آه سهم من اینست
سهم من اینست»
من به سهم خود رضایت دارم
شهری ،آسمانی، خانه ای
دیگرانی که دوستم دارند
و خودی و دلی که اغلب ابریست.
شعر می خوانم
«چه ناباورانه نگاهم می کند وطن درو شده ام»
قلمم می لرزد
اندازه صد ابر دلم می گیرد .
فریاد برآورده می گویم :
وطنم
وای وطنم
سلام
این شعر خیلی زیبا بود من تا حالا ندیده بودمش
نکنه از خودته!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
آری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی قشنگ بود
سلام
بله این شعرو خودم گفتم.
فقط میتونم بگم آفرین گلم موفق باشی
موفق باشید
حاجیت میگه خوبه و این یعنی دنیـــــا
آفرین زیبا بود.